بسمه تعالی
شب معراج:
علامه مجلسی در کتاب {حیات القلوب}از حضرت علی (ع) نقل میکند که فرموده :روزی من و فاطمه به حضور رسول اکرم (ص) شرفیاب شدیم : و آن حضرت را بسیار گزیان دیدیم. گفتم پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله چرا گریه میکنید ؟
فرمود : یا علی شب معراج که مرا به آسمان بردند زنانی چند از امت خود را در عذاب شدید دیدم و گریه من برای آنهاست... زنی را دیدم که به موهایسرش آویزانش کرده بودند و مغز سرش از شدت حرارت می جوشید و زنی را مشاده کردم که او را بر زبانش آویخته کرده بودند و آب جوشان جهنم بر حلقش فرو میریختند و زنی را دیدم که بر پستان هایش آویخته بودند و زنی را دیدم که گوشت بدن خویش را می خورد و آتش در زیر او شعله می کشید وزنی را مشاهده کرده بودم که پاهایش را به دستهایش بسته مار ها و عقربها را بر او مسلط ساخته بودند .
وزنی کور و کر را دیدم که او را در تابوت آتشین قرار داده و مغز سرش از بینیش بیرون می آمد و بدنش در اثر مرض جذام و پیسی قطعه قطعه و از هم متلاشی میشد . و زنی رادیدم که در تنور آتش اورا به پاهایش آویخته بودند و زنی را دیدم گوشت بدنش را از جلو وعقب با قیچی های آتشین میبریدند وزنی که صورتش و دست هایش را میسوزاندند و او روده های خویش می خورد و زنی که سرش مانند سر خوک و بدنش مانند چهار پاپا و به انواع عذاب ها معذب بود . ودیگری به صورت سگ بود وآتش از پشتش وارد میکردند و از دهانش بیرون می آوردند و ملاءکه با گرزهای آتشین بر سرو بدنش میزدند
ادامه در ادامه مطلب بخوانید: